نقد عکس

به نام خدا

اين مقاله مختصري درباره نقد عکس است


 

هنر وديعه الهي است که خداوند در جان هنرمند قرار داده و اوست که خود اولين و آخرين هنرمند است.
همو که آفرين گفت به خود از خلق انسان و به دستش قلم داد.
طبعا تعريف هنر الهي از زبان آدمي نارسا بوده.
بهتر است سخن گفتن در باب هنر از زبان هنرمند و هنرپرور باشد که انچه دارد در تعامل با اين امانت الهي به دست آورده است و تمام آنچه را که يافته دوباره به پاي همين درخت  تناور ريخته

متاسفانه ما معمولا نقد و ارزيابي را همسنگ نميپنداريم زيرا در زبان رايج از واژه انتقاد برداشت منفي ميکنيم:انتقاد در اين معنا يعني قضاوت کردن،قضاوتي عموما منفي،واظهار نارضايتي.

به دليل برداشت منفي که از اين کلمه ميشود،بعضي از منتقدان علاقه ندارند منتقد ناميده شوند. رنه ريکارد ميگويد: من در واقع منتقد هنر نيستم. فردي علاقه من هستم. ميخواهم توجه ديگران را به هنرمنداني جلب کنم که به نوعي الهام بخش من ميشوند تا بتوانم حرفهايي درباره اثرشان بزنم.
 

قضاوتها و دلايل

قضاوت ها به دلايل بستگي دارند قضاوتهاي بدون دلايل چندان سودمند نيستند اعلام اينکه چيزي «خوب»، «بد»، «بديع»، يا «برجسته» است، بي آنکه دلايلي ارائه دهيم که چرا آن را چنين ميپنداريم صرفا به منزله عرضه يک نتيجه گيري است، و اين نتيجه گيري هر قدر هم صحيح و سنجيده باشد، اگر دلايل نهفته در پس آن را براي اثباتش ارائه ندهيم، آشکار و سازنده و مفيد نخواهد بود.
وقتي ميخواهيد درباره عکسي نظري بديهيد از اينگونه جملات که در پايين اشاره خواهيم کرد استفاده نکنيد.

چه عکس زيبايي

اين عکس را دوست دارم

منتظر عکس هاي بهتر از شما هستيم

واي خداي من چه عکس قشنگي اين عکس عاليه

اين عکس اصلا جالب نيست

در اين عکس هيچ اصولي راعيت نشده

انتضار ما نسبت به شما بيشتر از اينها بود

و.......

استفاده از جملات اين چنين نشان دهنده فقر سواد خود از نقد عکس است

 نقد عکس نبايد فقط و فقط از نکات درست و خوب اجرا شده عکس گفته شود
اگر عکس ايراداتي هم دارد گفته شود اما با دليل و منطق
اين روش به پيشرفت عکاس هم کمک ميکند.
بايد به ياد داشته باشيم که نظرات و دلايل درست سازنده هستند.
و هنرمند کسي است که از نقد و برسي ناراحت نميشود.
 

پس ياد بگيريم اول نقد عکس

(ميتوان اول زيبايي هاي عکس را گفت و بعد پيشنهاد خود را بگوييم) و در آخر نتيجه گيري کنيم

در رسانه هاي همگاني، منتقدان را داوران هنر ميشناسند: منتقدان روزنامه ها، رستورانها را با ستاره درجه بندي ميکنندو منتقدان تلوزيون، فيلمها را با يک تا ده ستاره ارزشگذاري ميکنند تا جنبه هاي قضاوتشان را تقويت کنند. و از تمامي آنچه منتقدان هنري مينويسند، غالبا اين عبارات نقد ميشود بهترين فيلم فص، خيره کننده، خارق العاده، اين عبارات با حروف درشت در آگهيهاي تبليغاتي سينما تئاتر ارائه ميشودزيرا همين عناوين ميزان فروش بليت را افزايش ميدهند. اما اين عبارات تنها بخش کوچکي از کل نظر منتقد را بيان ميکند، در واقع عباراتي هستند که از کل نوشته استخراج شده اند. ارزش اين عبارات کوتاه در فهماندن مضمون فيلم يا نمايشنامه، بسيار ناچيز است

(نقد بايد جنبه مثبت هنر را ارج بگذارد، نه آنکه خشمش را نسبت به جنبه هاي منفي آن ابراز کند)

البته فکر کنم اين مطالب بيشتر به کار افراد تازه کاري مثل خود بنده بخوره که اين مطالبو از عکاسان حرفه اي ياد گرفتم.

اميدوارم که مطالب مورد استفاده دوستان قرار بگير هرچند اين بنده حقير نقايص بسيار داشته ام اما در روز هاي اينده حتما اين مقاله را به شکل صحيح تر و کاملتري ارائه خواهم داد تا مورد استفاده عکاسان عزيز باشد

اميدوارم بتوان در راه پيشرفت در هنر عکاسي قدم برداريم ودست دوستي همراهي يکديگر را بفشاريم


با استفاده از کتاب هاي:
نقدعکس تري برت ترجمه اسماعيل عباسي، و عکاسي پيشرفته ترجمه رضا نبوي